جدول جو
جدول جو

معنی خلط کردن - جستجوی لغت در جدول جو

خلط کردن
(بَ سَ کَ دَ)
مخلوط کردن. درهم کردن. آمیختن، شوریدن. آشفتن. (ناظم الاطباء). تسویط. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
خلط کردن
در هم کردن، آمیختن
تصویری از خلط کردن
تصویر خلط کردن
فرهنگ لغت هوشیار
خلط کردن
آمیختن، درهم کردن، مخلوط کردن، قاطی کردن، اشتباه کردن، مشتبه ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غلط کردن
تصویر غلط کردن
خطا کردن، به خطا رفتن، اشتباه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبط کردن
تصویر خبط کردن
اشتباه کردن، به خطا افتادن
فرهنگ فارسی عمید
(بَ زَ دَ)
اشتباه کردن. براه غلط رفتن. بر اشتباه رفتن. بخطا افتادن. از راه مستقیم منحرف شدن. بناصواب رفتن
لغت نامه دهخدا
تصویری از خیط کردن
تصویر خیط کردن
لغزیدن بور کردن شرمنده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
خطا کردن به خطا رفتن اشتباه کردن، در تداول در مقام دشنام استعمال شود: غلط کرداین کار را کرد. یا غلط کردم. سخت پشیمانم دیگر این کار را نمی کنم. یا غلط کردن راه. گم کردن آن گمراه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خله کردن
تصویر خله کردن
خالی کردن، رها کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبط کردن
تصویر خبط کردن
اشتباه کردن، بخطا رفتن، از راه مستقیم منحرف شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلق کردن
تصویر خلق کردن
تاشیدن تاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
برکنار کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خلق کردن
تصویر خلق کردن
آفرینش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
إنزالٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
Divest
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
dépouiller
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
pozbawiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
לשלול
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
лишать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
الگ کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
কেড়ে নেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
kuondoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
elinden almak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
벗기다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
剥奪する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
हटाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
позбавити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
mencabut
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
ถอดออก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
ontdoen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
entkleiden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
despojar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
spogliare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
despojar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خلع کردن
تصویر خلع کردن
剥夺
دیکشنری فارسی به چینی